کد مطلب:124323 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:208

سخن او درباره ی فتح مکه
[17]-17 - مجلسی از تفسیر منسوب به امام عسكری علیه السلام:

درباره ی فرموده ی خدا عزوجل:«و كیست بیدادگرتر از آن كس كه نگذارد در مساجد خدا نام وی برده شود و در ویرانی آنها بكوشد؟ آنان حق ندارند جز ترسان و لرزان در آن (مسجد)ها درآیند؛ در این دنیا ایشان را خواری، و در آخرت عذابی بزرگ است [1] » نقل كرده است كه



[ صفحه 32]



حسن بن علی علیه السلام فرمود:چون خدا، محمد صلی الله علیه و آله را در مكه مبعوث فرمود و پیامبر صلی الله علیه و آله در مكه دعوت خود را آشكار كرد و سخن خدا را نشر داد و بزرگانشان را در پرستش بت ها سرزنش كرد، آنان به نكوهش او پرداختند و با او بدرفتاری نمودند و در ویران ساختن مساجدی كه برای برگزیدگان اصحاب محمد صلی الله علیه و آله و پیروان علی بن ابیطالب علیه السلام بنا شده بود، كوشیدند. در آستانه ی كعبه، مسجدهایی بود كه در آن ها، آنچه را باطل گرایان میرانده بودند، اینان زنده می كردند. پس مشركان در ویران كردن آن ها، و آزار رساندن به محمد صلی الله علیه و آله و یارانش كوشیدند و او را به خروج از مكه به سوی مدینه ناچار ساختند. پیامبر صلی الله علیه و آله (در بیرون مكه) رو به سوی مكه كرد و فرمود:خدا می داند كه من تو را دوست می دارم و اگر مردمت مرا بیرون نمی كردند هیچ شهر دیگری را بر تو ترجیح نمی دادم و جایگزینی را انتخاب نمی كردم، و من از جدایی تو غمگینم. خدا به او پیام فرستاد:ای محمد! خدای علی اعلی بر تو سلام می رساند و می گوید:به زودی تو را پیروزمند، سودمند، سالم، توانمند و غالب به این شهر برمی گردانم. و این، همان فرموده ی خداست:«درحقیقت، همان كسی كه این قرآن را بر تو فرض كرد، یقینا تو را به سوی وعده گاه بازمی گرداند [2] »؛ یعنی به سوی مكه، در حالی كه سودمند و پیروزی.

پیامبر صلی الله علیه و آله این خبر را به اصحاب خود داد. خبر به مردم مكه رسید و آنان او را مسخره كردند. خدا به پیامبرش فرمود:به زودی، خدا تو را بر مكه مسلط خواهد كرد و حكم من بر آنان اجرا خواهد شد. و به زودی، مشركان را از ورود به مكه بازخواهم داشت، تا آن جا كه كسی از ایشان جز با ترس از كشته شدن و پنهانی وارد نشود.

پس چون قضای خداوندی در فتح مكه حتمی شد و زمینه فراهم گشت، پیامبر صلی الله علیه و آله عتاب بن اسید را امیر مكه ساخت. چون این خبر به آنان رسید، گفتند:محمد صلی الله علیه و آله پیوسته ما را ناچیز می شمرد تا آن جا كه پسر جوان 18 ساله ای را بر ما حاكم كرده است؛ در حالی كه ما پیران سالخورده و همسایگان حرم امن خدا، كه بهترین بقعه ی روی زمین است، می باشیم.



[ صفحه 33]



رسول خدا صلی الله علیه و آله عهدنامه ی مكه را برای عتاب بن اسید نوشت و در آغاز آن چنین نگاشت:

از:محمد صلی الله علیه و آله، رسول خدا.

به:سایه نشینان بیت الله الحرام و ساكنان حرم امن خدا.

اما بعد، هر كس از شما به خدا ایمان دارد و پیامبرش محمد، را در گفتارش تصدیق، و در كردارش تأیید می كند، و علی، برادر محمد پیامبر را كه برگزیده و وصی او و بهترین آفریده ی خدا پس از اوست، یاری می كند، او از ماست و به سوی ماست. و هر كس این گونه نیست، پس اهل آتش و از رحمت خدا دور است و خدا اعمال او را - هر چند بزرگ باشد - نمی پذیرد و او را در آتش همیشگی قرار می دهد.

و محمد صلی الله علیه و آله، رسول خدا احكام و مصالح شما را به عتاب بن اسید سپرد، و آگاه بخشی غافلان و تعلیم جاهلان، و استوارسازی كژی دودلان، و ادب آموزی دورافتادگان شما از ادب خدا را به او واگذار كرد؛ زیرا می دانست كه او در یاری كردن محمد صلی الله علیه و آله، پیامبر خدا، و در دفاع از علی علیه السلام، ولی خدا، برتری دارد. او برای ما خدمتگزار، و در راه خدا برادر، و برای یاران ما یاور، و برای دشمنان ما دشمن است و او برای شما، آسمانی (پربار و) سایه دار، زمینی پاكیزه و آفتابی تابان است كه خدا او را به سبب ولایت و محبتی كه به محمد و علی و خاندان پاكیزه ایشان دارد، بر همه ی شما برتری داده و او را بر شما حاكم كرده است. او به آنچه خدا می خواهد، عمل می كند. از این رو، خدا او را بی توفیق نمی گذارد، همچنان كه با یاری كردن محمد و علی، شرف و بهره ی معنوی او (نیز) تكمیل شده است.

او دیگر نیازی به مشورت و نظرخواهی از رسول خدا صلی الله علیه و آله ندارد، بلكه او (در گفتار)، استوار و (در رفتار،) امین است. پس باید مطیعان شما - به سبب خوش رفتاری خود - بهترین پاداش و بزرگ ترین عطیه ی الهی را طمع كنند، و مخالفان شما بدترین عذاب و خشم خدای قهار را انتظار برند.

و كسی از مخالفان، كم سنی او را بهانه نكند؛ زیرا بزرگ تر، بهتر نیست؛ بلكه بهتر، بزرگ تر است. و او در یاوری ما و یاوران ما، و دشمنی دشمنان ما برترین است. از این رو، او را بر شما امیر و سرور ساختیم. پس هر كس اطاعتش كند، خوشا به حال او، و هر كس



[ صفحه 34]



نافرمانیش كند، خدا جز او را دور نسازد.

امام حسن علیه السلام فرمود:چون عتاب نزد مكیان آمد و عهدنامه ی پیامبر صلی الله علیه و آله را برای آنان خواند، در جای بلندی ایستاد و همه را فراخواند تا حاضر شدند و گفت:

ای گروه های ساكن مكه! پیامبر خدا صلی الله علیه و آله مرا همچون شهابی كه سوزنده ی منافقان، و رحمت و بركتی بر مؤمنانتان است، به سوی شما افكند. من شما و منافقان شما را بهتر می شناسم، و به زودی شما را به نماز فرمان خواهم داد تا به پا شود. سپس مراقب خواهم بود هر كس را همراه جماعت ببینم، حق مؤمن بر مؤمن را برایش پاس خواهم داشت، و هر كس را از جماعت دور ببینم، جست و جو می كنم؛ اگر برایش عذری یافتم از او می گذرم، و اگر عذری ندیدم طبق حاكمیت قطعی كه از جانب خدا بر همه ی شما دارم، گردنش را می زنم؛ تا حرم خدا را از منافقان پاك سازم.

اما بعد، راستی امانت است، و ناپاكی خیانت، و هرگز زشتی ها در میان مردمی رواج پیدا نمی كند مگر آن كه خدا آنان را به ذلت و خواری می افكند. توانمند شما نزد من ناتوان است تا حق (مظلوم) را از او بستانم، و ناتوان شما نزد من توانمند است تا حق او را (از ظالم) بستانم. از خدا بترسید و با اطاعت خدا، خود را شرافتمند سازید، و با نافرمانی خدا، خود را خوار نكنید.

به خدا سوگند! عتاب همان گونه كه گفت، عمل كرد و عدل و داد پدید آورد و با هدایت خداوندی - بدون آن كه نیازمند مشورت و مراجعه باشد - احكام خدا را اجرا كرد. [3] .


[1] بقره:114؛ (و من اظلم ممن منع مساجد الله أن يذكر فيها اسمه و سعي في خرابها أولئك ما كان لهم أن يدخلوها الا خائفين لهم في الدنيا خزي و لهم في الآخرة عذاب عظيم).

[2] قصص:85؛ (ان الذي فرض عليك القرآن لرادك الي معاد).

[3] بحارالانوار 121:21 ح 20.